آلمان

زنی دست و پا بسته توسط دو نفر ربوده میشود و در این راه متوجه میشود که نیروهای فراانسانی در اختیارش بوده که در تمام عمر از آن ها بی خبر بوده است.

جنگ جهانی اول به پایان رسیده است، اما رویدادهای مربوط به اولین انتخابات آزاد در ایتالیا، روستا را تهدید می کند. پدر پیو با شیاطین شخصی خود مبارزه می کند و در نهایت به یکی از شخصیت های مورد احترام کاتولیک تبدیل می شود.

یک مدیر اجرایی جوان و البته بلند پرواز برای یافتن مدیر عامل شرکتش به مکانی دور واقع در کوه های آلپ می رود؛ آنجایی که در یک مرکز درمان مرموز و معجزه آسا، بیماری های لاعلاج درمان می شوند. او میخواهد پرده از راز آنجا بردارد.

در سال ۲۰۰۵ حمله ای اتمی به تگزاس و نابودی بخش هایی از آن ایالت، سبب می شود تا در سال های بعد دولت آمریکا خود را در آستانه فاجعه ای زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی بیابد. از این رو برای پیشگیری و کنترل امور، زندگی تمام انسان ها زیر نظر گرفته می شود…

کارلوس که با نام کارلوس شغال نیز شناخته می‌شود، یک فیلم بیوگرافی فرانسوی-آلمانی در سال ۲۰۱۰ درباره زندگی تروریست ونزوئلایی ایلیچ رامیرز سانچز، ملقب به کارلوس شغال است که اولین سری از حملات او را در سال ۱۹۷۳ تا زمان دستگیری‌اش در سال ۱۹۹۴ پوشش می‌دهد.

آزمایش یک معلم دبیرستان برای نشان دادن زندگی در دوران دیکتاتوری به دانش‌آموزانش به طرز وحشتناکی از کنترل خارج می‌شود، وقتی او یک واحد اجتماعی با زندگی خاص خود را تشکیل می‌دهد.

داستان زنبور های کندوی عسل یک باغ که تبدیل به زنبورهایی جهش یافته و خطرناک می شوند و عده ای شکارچی نیز به دنبال نابود کردن آنها هستند.

«آلیس» همچنان بهمراه یک جنبش مقاومت جدید در مقابل نیروهای شرکت آمبرلا و همینطور مرده های متحرک که تمام دنیا را گرفته اند، می جنگد...

نه غریبه که ظاهرا هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند،ربوده شده و در خانه ای در کنار هم حبس می شوند و...

با پدری که از بیماری عصبی رنج می برد، زنی جوان با دختر هشت ساله خود زندگی می کند. در حالی که در تلاش برای تامین یک خانه سالمندان مناسب است، با دوستی برخورد می کند که اگرچه در یک رابطه است، اما رابطه عاشقانه را آغاز می کند.

داستان درباره ی یک مرد قوی هیکل به نام «کنان» است که در بچگی پدرش را کشته اند و خانه شان را هم نابوده کرده بودند و حالا که او بزرگ شده، قرار است به عنوان نماینده قبیله اش در برابر ظلم و ستم موجودات شیطانی بایستد.

بعد از جنگ جهانی دوم، یک سرهنگ بریتانیایی و زنش به هامبورگ می‎روند تا به بازسازی آن کمک کنند اما میان آنها و صاحب یک خانه تنش هایی به وجود می آید.

دانکن ویزلا ملقب به بلک کایزر از برترین قاتلان دنیا است. او تصمیم گرفته که حرفه خود را کنار بگذارد و خودش را بازنشسته کند. اما کارفرمای سابقش توطئه‌ای علیه او برنامه ریزی کرده است که بلک کایزر را مجبور میکند تا با ارتشی متشکل از قاتلان جوان‌تر، سریع‌تر و بی‌رحم مبارزه کند،

نمو، یک دزد حرفه ای اشیاء هنری، پس از اینکه سرقت او طبق برنامه پیش نمی رود، در پنت هاوس یک ساختمان در نیویورک به دام افتاده است. در اطراف نمو چیزی جز آثار هنری گرانبها یافت نمیشود، باید از تمام هوش و خلاقیت خود برای زنده ماندن استفاده کند...

پزشکی خوش سیما، جذاب و ثروتمند به نام «کوین فیلدز» (وارتان)، با دختری به نام «شارلت» (لوپز) آشنا می شود و حس می کند که بخت با سروصدای زیاد در خانه اش را زده است. اما مشکل این جاست که مادر «کوین»، «وایولا فیلدز» (فاندا)، مجری سرشناس تلویزیونی، تازه از کار بی کار شده و حاضر نیست پسرش را با کسی تقسیم کند...

یک کارآگاه دایره جنایی باید گروهی از تبهکاران که سعی دارند با پخش نوارهای ویدئویی از صحنه های قتل و جنایت، در رسانه محبوبیتی بدست آورند، را متوقف سازد...

«شیمی مرگ»داستان یک دنبال آسیب‌شناس پزشکی قانونی به نام دیوید هانتر را روایت میکند،دیویدکه کار خود را رها کرد و به عنوان یک پزشک در روستای منهام ساکن میشود. پس از مدتی وقتی جسد زنی پیدا می شود، دیوید تلاش می کند تا از تحقیقات دور بماند....